نکته این است که ایران مذاکرات آشکار و مفصلی با طالبان داشته است. این سیاست ایران دفاعی و مناسب برای حفظ منافع کشور و منطقه بود. اما هیچ کس شجاعت گفتن این خبر را نداشت.
حدود 18 ماه پیش ، 20 ماه پس از آغاز مذاکرات دوحه ؛ بین امریکا و طالبان توافق شد. سفیر ایالات متحده زلمی خلیلزاد موافقتنامه ای را با طالبان امضا کرد. در نتیجه ، پنج هزار زندانی طالبان از زندان های دولت افغانستان آزاد شدند و مذاکرات بین الافغانی آغاز شد. شش ماه بعد ، وزیر امور خارجه پمپئو رسماً جلسه مشترکی را با نمایندگان طالبان و دولت افغانستان آغاز کرد. چند ماه بعد ، وی مستقیماً با نمایندگان طالبان ملاقات کرد و تصاویر او بدون هیچ نگرانی منتشر شد. اما هیچ کس در ایران جرأت نکرد این کار را به صورت رسمی و آشکار انجام دهد ، اگرچه در این بین نمایندگان طالبان به ایران می آمدند و اخبار هر از گاهی منتشر می شد و حتی با آقای ظریف ملاقات می کردند ، اما تصویری منتشر نشد. در اواسط فوریه سال گذشته ، تصویری منتشر شد که از ظریف ملا عبدالگانی ، برادرش و همراهش استقبال می کرد و شبیه توپ بود.
این موضوع آنقدر زشت تلقی شد که ظریف بارها اشاره کرده است که قرار نیست این ویدیو منتشر شود ، این اقدامی غیراخلاقی است که برخی افراد عمداً علیه او مرتکب شده اند. او همچنین در فیلم خداحافظی 5 دقیقه ای چند روز اخیر خود به این آشوب ها و تخریب ها اشاره کرد.
چرا آمریکایی ها فیلم ها و تصاویری از ملاقات های خود با طالبان با یکدیگر منتشر می کنند ، اما ایرانی ها از انتشار این فیلم اجتناب می کنند و آن را توهین آمیز می دانند؟ پاسخ به این س showsال نشان می دهد که چرا اصولگرایان حاکم اکنون در تلاش هستند تا طالبان را پاکسازی کنند. پاکسازی یا بی گناهی که کاملاً منطقی نیست.
با تمام وجود به بهای از دست دادن متحدان و شیعیان ایران در افغانستان و چرا این کار انجام می شود؟
دلیل این رفتار سوء تفاهم در مورد فلسفه گفتگوی دیپلماتیک است. این بدان معناست که ایران فقط با کسانی که از تعاریف خصمانه این دولت عاری هستند گفتگو و همکاری می کند و آنها دلیل اجتناب از گفتگو با ایالات متحده را می دانند. آمریکا باید اول انسان باشد تا با او صحبت کند. به همین دلیل ، آنها مخفیانه و آشکارا با طالبان ارتباط برقرار می کنند. در صورت علنی شدن ، مانند تصویر منتشر شده ظریف ، او باید به دلیل صحبت با شیطان محکوم شود ، و اگر قرار است از این سیاست دفاع شود ، باید از طالبان تصفیه و ابتدا تبرئه شود ، سپس اجازه گفتگو با آنها داده می شود.
گفتگو و تعامل با هر نیروی سیاسی واقعی ، حتی اگر شبیه طالبان باشد ، مشکلی نیست ، اما ضروری است. اتفاقاً صحبت با آنها ضروری تر است و نیازی به تطهیر یا تبرئه ندارند. حتی اگر طالبان تغییر نکند ، می توان با آنها صحبت کرد ، عکس گرفت و در صورت نیاز تکان داد.
چرا حزب حاکم بر این رفتار غلط و غیرواقعی تأکید می کند؟ زیرا اگر آنها بپذیرند که مذاکرات سیاسی بدون توجه به ماهیت طرف مقابل انجام می شود ، باید در سیاست عدم مذاکره با ایالات متحده یا موارد مشابه تجدید نظر کنند. بنابراین ، آنها برای حفظ منطق سیاست عدم برقراری ارتباط با ایالات متحده ، بر خلاف حقایق فعلی مجبور به پاکسازی و تبرئه طالبان هستند. رد آن طولی نمی کشد ، اگرچه بخش قابل توجهی از این ادعاها در مورد طالبان تاکنون رد شده است. طالبان قطعاً تغییر کرده اند ، اما تغییرات در داده های موجود جاسازی نشده است. تفاوت طالبان امروز با طالبان بیست سال پیش از آمریکای بایدن و ترامپ بیشتر نیست.
23302