آنا گزارش میدهد؛
محققان معتقد هستند که زبان میتواند بر توانایی افراد در تشخیص و شناسایی الگوهای موسیقیاییشان تأثیر بگذارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری علم و فناوری آنا، محققانی که حدود نیم میلیون انسان از ۲۰۳ کشور را بررسی کردهاند تا به رابطه بین زبان و موسیقی پی ببرند، میگویند که زبان میتواند بر توانایی فرد در تشخیص و شناسایی الگوهای موسیقیایی تاثیر بگذارد.
این تحقیق که در مجله کارنت بیولوژی منتشر شده از ۴۹۳۱۰۰ شرکت کننده خواسته است تا در یک بازی آنلاین برای آزمودن تواناییهای موسیقیایی شان شرکت کنند. محققان دانشگاه ییل به دنبال افرادی رفتهاند که به زبانهای آهنگین، لهجه دار و غیرآهنگین صحبت میکنند.
زبانهای آهنگین مانند زبانهای ماندارینی، ایگبو یا کانتونی اغلب لحنها و صداهای خاص را روی سیلابلهای متعدد قرار میدهند تا معنای یک کلمه واحد را تغییر دهند.
در حالی که زبانهای غیرآهنگین مانند عربی، هندی یا فرانسوی تکیه زیادی روی لحن کلمه برای متمایز کردن کلمات از هم ندارند. زبانهای با لهجه مانند زبان ژاپنی از یک سیلابل برای هر کلمه استفاده میکنند یا بیشتر روی گام صدا تمرکز میکنند تا روی حجم یک کلمه.
از میان کل شرکت کنندهها، ۳۴۰۳۴ نفر به ۱۹ زبان آهنگین تکلم میکردند، ۱۶۸۶۸ نفر به ۶ زبان لهجهدار صحبت و ۴۴۲۱۹۸ نفر هم به ۲۹ زبان غیرآهنگین صحبت میکردند. این بازی از شرکت کنندهها میخواست تا در تستهای مختلف موسیقیایی مانند شناسایی ملودیها و تطبیق دادن آنها با برخی گامها یا یافتن ضربانگ درست برای تطبیق یافتن با یک ریتم ترانه شرکت کنند.
از این طریق محققان متوجه شدند که متکلمان بومی زبانهای آهنگین قادرند بیشتر از متکلمان بومی زبانهای غیرآهنگین ملودیها را به درستی انتخاب کنند، تاثیر این کار تقریباً برابر بود با نیمی از تاثیر شرکت در کلاسهای موسیقی.
با این حال، متکلمان زبانهای آهنگین امتیاز کمتری در مقایسه با دیگران دریافت کردند. محققان معتقدند که متکلمان بومی زبانهای آهنگین این مزیت را دارند، چون یادگیری یک زبان آهنگین و تمرین موسیقی باعث میشود تا مغز یک فرایند یادگیری مشابه را برای فهمیدن گامها و لحنهای مختلف تجربه کند. یادگیری تمایز قائل شدن بین سیلابلها در کلماتی که به یک شکل بیان میشوند میتواند به مغز کمک کند تا ملودیهای متعدد در یک ترانه را ثبت کند. با این وجود، این تحقیق نشان میدهد که متکلمان بومی زبانهای آهنگین میتوانند معایبی نیز داشته باشند.
از آنجایی که متکلمان زبان آهنگین بیشتر روی شنیدن لحنها و گامها در کلمات تمرکز میکنند، چیزی که اغلب با کمترین تغییر منجر به خلق یک کلمه جدید میشود، لذا این میتواند حواس مغز را از انتخاب فاکتورهای دیگر مانند ریتم پرت کند. به گفته این تحقیق، متکلمان بومی غیرآهنگین معمولاً فقط باید تغییرات کمی در یک گام بدهند تا بتوانند یک احساس خاص را منتقل کنند، اما باید توجه کنند تا بتوانند سرنخهای روشن مانند حجم صدا را در صدای یک فرد تشخیص دهند تا بتوانند متوجه منظورش بشوند و این به آنها کمک میکند تا بهتر بتوانند ریتم را درک کنند.