
خلاصه کتاب این هم جور دیگر ( نویسنده رولد دال )
کتاب «این هم جور دیگر» اثر رولد دال، قصه های کلاسیک پریان را با نگاهی کاملاً متفاوت، طنزآمیز و گاهی تیره بازنویسی می کند و خواننده را به سفری دعوت می کند که در آن قهرمانان سنتی، پیچش های غیرمنتظره ای را تجربه می کنند. این اثر، شنل قرمزی، سیندرلا و سفیدبرفی را آن گونه که هیچ گاه نشنیده اید، به تصویر می کشد و دیدگاه های تازه ای به آن ها می بخشد.
رولد دال، نامی آشنا در دنیای ادبیات کودک و نوجوان، همیشه به خاطر قلم خیال پرداز و طنز خاصش ستایش شده است. او با شوخ طبعی زیرکانه و گاهی تلخش، دنیاهایی را خلق کرده که هم شیرین اند و هم تأمل برانگیز. «این هم جور دیگر» (Roald Dahl’s Revolting Rhymes) یکی از آن آثار منحصر به فردی است که مرزهای قصه گویی را به شکلی جسورانه جابه جا می کند.
در این کتاب، دال به سراغ قصه هایی می رود که برای همه ما آشنا هستند؛ قصه هایی چون سیندرلا، سفیدبرفی، شنل قرمزی و سه خوک کوچولو. اما او این داستان های کهن را برداشته و با تغییری رادیکال در پیرنگ، شخصیت ها و حتی پیام های اخلاقی شان، آن ها را به روایاتی کاملاً جدید تبدیل کرده است. این بازنویسی ها نه تنها سرگرم کننده هستند، بلکه خواننده را به تفکر درباره آنچه «نیک» و «بد» مطلق می پنداریم، وادار می کنند و فرصتی برای تجربه ی متفاوت و پر از غافلگیری از داستان های آشنا فراهم می آورند.
این هم جور دیگر: قصه هایی که به چالش کشیده می شوند
رولد دال در «این هم جور دیگر»، عمداً از قالب های سنتی قصه های پریان فاصله می گیرد و جهانی را به تصویر می کشد که در آن قهرمانان لزوماً معصوم نیستند و شروران همیشه بازنده نمی مانند. روح اصلی این کتاب، به چالش کشیدن بدیهیات و وارونه نمایی انتظارات خواننده است. دال با استادی تمام، خواننده را به سمتی هدایت می کند که به نظر می رسد قرار است داستان آشنای قبلی را بشنود، اما در پیچش های ناگهانی، او را غافلگیر کرده و به دنیایی کاملاً جدید پرتاب می کند.
هدف دال از این بازنویسی ها، تنها سرگرمی نبوده است. او می خواست خوانندگان جوان را تشویق کند تا با نگاهی انتقادی به داستان ها و آموزه های اخلاقی نهفته در آن ها نگاه کنند. این کتاب تلنگری است برای فکر کردن درباره انتخاب ها، پیامدها و اینکه واقعیت همیشه آن طور که روایت می شود، نیست. دال به ما نشان می دهد که قهرمانان می توانند نقص داشته باشند و حتی گاهی اوقات، نقش «قهرمان» و «ضدقهرمان» جایشان را با هم عوض کنند.
نقش شعر و طنز گزنده دال در انتقال این پیام ها بسیار کلیدی است. او با استفاده از قالب شعری روان و قافیه های دلنشین، طنزی سیاه و هوشمندانه را به متن تزریق می کند. این سبک نوشتاری باعث می شود که حتی تلخ ترین واقعیت ها نیز با لبخندی بر لب خواننده، پذیرفته شوند. زبان طنز به دال اجازه می دهد تا بدون نصیحت مستقیم، مفاهیم عمیقی را به مخاطب انتقال دهد.
در موفقیت این اثر در ایران، نقش ترجمه رضی هیرمندی و تصویرگری های کوئنتین بلیک را نمی توان نادیده گرفت. رضی هیرمندی با ترجمه ای دقیق و البته بومی شده، توانسته است طنز و روح شعری دال را به خوبی به فارسی منتقل کند. او با گنجاندن اصطلاحات و لطافت های زبان فارسی، به اثر عمق و نزدیکی بیشتری برای خواننده ایرانی بخشیده است. تصویرگری های کوئنتین بلیک نیز با همان طنز خاص و خطوط سیال خود، دنیای دال را به بهترین شکل ممکن به تصویر می کشند و به لذت خواندن این کتاب می افزایند.
بازنگری داستانی: شش قصه، شش روایت متفاوت
در «این هم جور دیگر»، رولد دال با شش قصه آشنای پریان دست و پنجه نرم می کند و آن ها را از ریشه هایشان بیرون می کشد تا روایاتی تازه و غیرمنتظره بیافریند. هر داستان، تجربه ای متفاوت از آنچه در ذهن داریم، ارائه می دهد.
سیندرلا: دختری که شاهزاده اش را کنار گذاشت
روایت سیندرلا در این کتاب، با همان عناصر آشنا آغاز می شود: دختری که در خانه ای با نامادری و خواهران ناتنی بدجنس زندگی می کند، پری مهربان، لباس های زیبا و کالسکه کدو حلوایی. خواننده با شور و هیجان شاهد این صحنه های آشنا است که سیندرلا به مجلس رقص می رود و شاهزاده دلباخته او می شود. حتی صحنه گم شدن کفش شیشه ای نیز درست مثل قصه های قدیمی رخ می دهد و شاهزاده برای یافتن صاحب کفش، به جستجو می پردازد.
اما درست در اوج داستان، پیچش های رولد دال آغاز می شود. خواهران ناتنی بدجنس، برای اینکه کفش به پایشان اندازه شود، دست به اقداماتی وحشتناک تر از بریدن انگشتان می زنند؛ در این نسخه، شاهزاده تصمیم می گیرد سرهای آن ها را قطع کند! این اقدام خشونت آمیز، نشان دهنده تلخی و طنز سیاهی است که دال به داستان می افزاید. در کمال ناباوری خوانندگان، شاهزاده ای که قرار بود قهرمان باشد، به شخصیتی بی رحم تبدیل می شود که نه تنها به دنبال عشق واقعی نیست، بلکه از قدرت خود برای مجازات های بی رحمانه استفاده می کند.
پایان داستان، نقطه ی اوج تغییرات است. سیندرلا متوجه می شود که این شاهزاده، مرد رؤیاهایش نیست و نمی خواهد با اسب آدمکش (اشاره ای به رفتار وحشیانه شاهزاده) زندگی کند. به جای آن، او با یک مرباپز مهربان و ساده دل ازدواج می کند. این پایان غیرمنتظره، نه تنها نقد تندی بر رویای شاهزاده سوار بر اسب سفید است، بلکه تاکید می کند که خوشبختی واقعی ممکن است در سادگی و انتخاب هایی بر اساس معیارهای واقعی تر و انسانی تر نهفته باشد، نه در ثروت و مقام پادشاهی.
سفیدبرفی و هفت کوتوله: آینه ای برای ثروت، نه زیبایی
داستان سفیدبرفی، مانند نسخه کلاسیک، با آینه جادویی و نامادری حسودی شروع می شود که همیشه از آینه می پرسد چه کسی از همه زیباتر است؟. وقتی آینه، سفیدبرفی را زیباترین معرفی می کند، نامادری فرمان به کشتن او می دهد و شکارچی نیز دلش به رحم می آید و سفیدبرفی به جنگل پناه می برد. خواننده انتظار دارد که سفیدبرفی به خانه ی هفت کوتوله مهربان و زحمتکش برسد و داستان به همان روال گذشته پیش برود.
اما در دنیای رولد دال، کوتوله ها به جای معدن چی های سخت کوش و مهربان، گروهی قمارباز ورشکسته و دزد هستند! آن ها روز و شب خود را در قمارخانه ها می گذرانند و همیشه بدشانسی می آورند. در این میان، سفیدبرفی به جای خوردن سیب سمی و منتظر شاهزاده ماندن، نقش فعال تری ایفا می کند. او متوجه قابلیت های آینه جادویی نامادری می شود و فکری نه چندان اخلاقی به ذهنش می رسد.
سفیدبرفی آینه جادویی را می دزدد و به کوتوله ها می آموزد که چگونه از پیش بینی های آن در قمار استفاده کنند. با کمک آینه، کوتوله ها در همه قمارها برنده می شوند و در مدت کوتاهی به میلیونرهای ثروتمندی تبدیل می گردند. این پایان، نشان دهنده زیر سوال بردن معصومیت شخصیت های کلاسیک و طمع برای کسب ثروت از راه های غیر اخلاقی است. دال به ما یادآوری می کند که حتی در دنیای قصه هم، وسوسه پول و قدرت می تواند قهرمانان را به سمت تصمیمات مشکوک سوق دهد و اینکه زیبایی تنها عامل خوشبختی نیست.
جک و لوبیای سحرآمیز: طلا در ازای تمیزی؟
داستان جک و لوبیای سحرآمیز با همان شروع آشنای فروش گاو در ازای دانه های لوبیا و رشد درخت لوبیای غول پیکر به سمت آسمان آغاز می شود. جک با صعود از این درخت، به سرزمینی می رسد که گنجینه هایی از طلا در آن نهفته است. خواننده منتظر است تا جک با غول مقابله کند و ثروتمند شود، اما رولد دال باز هم یک پیچش طنزآمیز و تیره به داستان اضافه می کند.
غول، بوی جک را حس می کند و او را دنبال می کند. جک موفق می شود فرار کند و به مادرش غرغرو بازمی گردد. مادر جک که همیشه به تمیزی خود می بالد و از پسرش به خاطر کثیف بودن شکایت دارد، برای اثبات برتری و تمیزی خود، از درخت لوبیا بالا می رود تا طلاها را بیاورد. در یک صحنه طنز سیاه و غیرمنتظره، مادر جک خوراک غول می شود! این اتفاق نه تنها شوک آور است، بلکه به شکلی گزنده، غرور و پندهای اخلاقی سطحی را به چالش می کشد.
در نهایت، جک که از این واقعه درس می گیرد، تصمیم می گیرد مرتب حمام برود و تمیز شود. این تمیزی به او کمک می کند تا بار دیگر از درخت لوبیا بالا برود و بدون اینکه غول بوی او را حس کند، طلاها را بدزدد و به میلیونری ثروتمند تبدیل شود. این روایت، طنزی تلخ در مورد پندهای اخلاقی سطحی و عواقب نافرمانی و غرور است. دال با هوشمندی، داستانی را که ظاهراً درباره شجاعت و زیرکی است، به نقدی بر تمایلات انسانی و ارزش های ظاهری تبدیل می کند.
موطلا و سه خرس: متجاوزی که قهرمان نیست
در داستان موطلا و سه خرس، رولد دال ساختاری متفاوت با دیگر قصه های این مجموعه دارد. داستان از آغاز تا پایان همان طور که در نسخه های کلاسیک می شناسیم رخ می دهد: موطلا که گم شده و به خانه خرس ها می رود، در نبود آن ها از غذایشان می خورد، (ناخواسته) به اثاث خانه آسیب می رساند و روی تخت شان می خوابد و در نهایت از دست خرس ها می گریزد.
اما تمرکز دال کاملاً متفاوت است. او به شدت از رفتار موطلا انتقاد می کند و او را یک متجاوز بی ادب و بی ملاحظه می داند. در این روایت، خواننده به جای موطلا، با خانواده خرس ها همدلی می کند که حریم شخصی شان نقض شده و اموالشان به هم ریخته است. دال حتی به والدین توصیه می کند که این داستان را برای فرزندانشان نخوانند، زیرا موطلا را به عنوان یک شخصیت بدآموز معرفی می کند. این یک وارونه سازی کامل در نقش قهرمان و ضدقهرمان است؛ جایی که موطلا، شخصیت دوست داشتنی قصه ها، در اینجا به عنوان شرور معرفی می شود و خرس ها، قربانیانی که حق با آن هاست.
پایان این داستان نشان می دهد که موطلا فرار می کند، اما قهرمان واقعی، خرس ها هستند که خانه شان توسط یک غریبه بی ادب مورد تهاجم قرار گرفته است. دال در این روایت، نقد تندی بر روایت های سنتی وارد می کند که به رفتار بد موطلا بی توجهی کرده و او را به عنوان یک قهرمان نشان می دهند. این بخش از کتاب، دعوتی است به تفکر درباره پیام های پنهان داستان ها و اینکه چگونه ممکن است برخی رفتارها در قالب قصه، عادی سازی شوند.
رولد دال نه تنها سرگرم می کند، بلکه تفکر را برمی انگیزد و به خوانندگان می آموزد که به بدیهیات شک کنند و داستان ها را از زوایای جدیدی ببینند.
شنل قرمزی و گرگ: شکارچی بی باک
قصه شنل قرمزی و گرگ نیز با شروعی آشنا همراه است: شنل قرمزی به سمت خانه مادربزرگ بیمارش می رود و در مسیر با گرگ بدجنس روبرو می شود. خوانندگان انتظار دارند که شنل قرمزی ساده دل گول گرگ را بخورد، مادربزرگ و خودش توسط گرگ بلعیده شوند و در نهایت، یک هیزم شکن قهرمان آن ها را نجات دهد.
اما رولد دال این کلیشه ها را به شکلی خیره کننده می شکند. شنل قرمزی دال، دختری ضعیف و آسیب پذیر نیست. او یک دختر باهوش، زیرک و از همه مهم تر، یک شکارچی گرگ ماهر و بی رحم است. او نه تنها فریب گرگ را نمی خورد، بلکه برای مقابله با او برنامه ریزی می کند. این شخصیت پردازی قدرتمند، کلیشه های ضعف و آسیب پذیری در شخصیت های زن قصه های کلاسیک را در هم می شکند و یک تصویر توانمند از یک دختر نوجوان ارائه می دهد.
پایان داستان، بسیار قدرتمند و غیرمنتظره است: شنل قرمزی گرگ را می کشد و از پوست او یک پالتوی شیک و زیبا برای خود می دوزد. این اقدام نه تنها پیروزی او بر شرارت را نشان می دهد، بلکه نمادی از استقلال و قدرت است. این روایت، دعوت نامه ای است برای دیدن شخصیت های زن به عنوان افرادی قدرتمند و فعال که می توانند سرنوشت خود را در دست بگیرند و از خودشان دفاع کنند. دال با این تغییر، نشان می دهد که قهرمانان می توانند از هر جنسیتی باشند و لزوماً به نجات دهنده بیرونی نیاز ندارند.
سه خوک کوچولو: پیوند با شکارچی گرگ
داستان سه خوک کوچولو، مانند نسخه اصلی، با ساخت خانه های کاهی، چوبی و آجری توسط سه برادر آغاز می شود. گرگ بدجنس به سرعت خانه های کاهی و چوبی را نابود می کند و دو خوک اول را می بلعد. خواننده انتظار دارد که گرگ نتواند خانه آجری را خراب کند و خوک سوم با زیرکی او را شکست دهد.
اما گرگ رولد دال، بسیار مصمم تر و باهوش تر است. او که نمی تواند خانه آجری را با فوت کردن خراب کند، تصمیم می گیرد با دینامیت برگردد و خانه را منفجر کند. در اینجا خوک سوم، که از هوش کافی برخوردار است، به جای تکیه بر شانس یا زیرکی تنها، دست به دامن یک شخصیت قدرتمند دیگر می شود: شنل قرمزی! بله، همان شنل قرمزی شکارچی گرگ که در داستان قبلی معرفی شد.
این پیوند خلاقانه داستان ها با یکدیگر، یکی از نبوغ های دال است. شنل قرمزی به کمک خوک می آید و گرگ را می کشد. اما طنز تیره دال اینجا متوقف نمی شود: شنل قرمزی نه تنها از پوست گرگ یک پالتوی دیگر برای خود می سازد، بلکه از پوست دو خوک اول نیز برای خودش چمدان درست می کند! این پایان، واقعیت های خشن تر و غیرمنتظره ای را به تصویر می کشد و نشان می دهد که در دنیای دال، همیشه «پایان خوش» به معنای مطلق آن نیست و حتی قهرمانان نیز ممکن است جنبه های خاکستری داشته باشند. این روایت، پیچیدگی های اخلاقی را به داستان های کودکانه وارد می کند و خواننده را به فکر فرو می برد که چه کسی واقعاً «خوب» و چه کسی «بد» است.
چرا این هم جور دیگر ارزش خواندن دارد؟
خواندن «این هم جور دیگر» تجربه ای است که مرزهای قصه گویی سنتی را در ذهن خواننده جابه جا می کند. این کتاب نه تنها یک اثر سرگرم کننده است، بلکه پیام های عمیق و ارزشمندی را به شیوه ای منحصر به فرد منتقل می کند.
یکی از مهم ترین دلایل برای مطالعه این کتاب، ترویج تفکر انتقادی است. رولد دال به کودکان و نوجوانان می آموزد که به بدیهیات شک کنند و داستان ها را از زوایای جدیدی ببینند. او نشان می دهد که روایت ها، هر چقدر هم که کهن و محبوب باشند، لزوماً تنها حقیقت موجود نیستند و می توان به نیک و بد کردارها و رخدادها اندیشید و شک کرد. این کتاب فرصتی است برای گفت وگو پیرامون اینکه آرزوهای به ارث رسیده از داستان ها، آیا بهترین آرزوهای ممکن برای زندگی واقعی هستند یا خیر.
علاوه بر این، کتاب لذت از طنز سیاه و غیرمنتظره را به ارمغان می آورد. طنز گزنده و شوخی های جسورانه دال، تجربه ای ادبی منحصر به فرد و سرگرم کننده را خلق می کنند. خواننده با هر پیچش داستانی، غافلگیر می شود و این غافلگیری ها، لحظات خنده دار و تأمل برانگیزی را رقم می زنند. این کتاب، گنجینه ای از هوشمندی ادبی است که می تواند حتی بزرگسالان را نیز به وجد آورد.
«این هم جور دیگر» همچنین به بررسی ابعاد اخلاقی و انسانی می پردازد. دال بدون اینکه مستقیماً نصیحت کند، مفاهیمی چون طمع، قدرت، عدالت، انتقام و عواقب انتخاب های اشتباه را در قالب داستان های آشنا به چالش می کشد. او نشان می دهد که شخصیت ها، حتی قهرمانان، می توانند جنبه های خاکستری داشته باشند و تصمیمات آن ها می تواند پیامدهای غیرمنتظره ای در پی داشته باشد. این رویکرد، دریچه ای به سوی بحث های عمیق تر درباره ارزش ها و رفتارهای انسانی باز می کند.
اهمیت این کتاب برای نوجوانان نیز بسیار زیاد است. نوجوانی سنی است که با پرسش گری و شک همراه است. «این هم جور دیگر» به خوبی با این روحیه ارتباط برقرار می کند و به نوجوانان اجازه می دهد تا دنیا را از دریچه ای متفاوت ببینند. پایان های غیرمنتظره و شخصیت های بعضاً بی اخلاق یا بی ادب، در بافت طنزآمیز و پرتردید کتاب، تلاشی هوشمندانه برای نزدیک کردن داستان های قدیمی به واقعیت های زندگی است. این کتاب، مجالی است برای اندیشیدن و توسعه نگاهی انتقادی به جهان پیرامون.
رولد دال: داستان سرای بی همتا
رولد دال (۱۹۹۰-۱۹۱۶)، نویسنده، شاعر و فیلم نامه نویس شهیر بریتانیایی، بدون شک یکی از برجسته ترین و تأثیرگذارترین چهره های ادبیات کودک و نوجوان در قرن بیستم است. زندگی پرماجرای او، از تحصیل در مدرسه ای شبانه روزی با قوانین سختگیرانه گرفته تا خدمت در نیروی هوایی ارتش انگلستان و حضور در جنگ جهانی دوم که به آسیب دیدگی او منجر شد، الهام بخش بسیاری از داستان های او گردید. این تجربیات، به او نگاهی عمیق و گاهی تلخ بینانه به دنیای بزرگسالان و کودکان بخشید که در آثارش هویدا است.
پس از کناره گیری از ارتش به دلیل جراحات جنگی، دال تمام تمرکز خود را به دنیای ادبیات معطوف کرد و با خلق دنیاهایی شگفت انگیز و شخصیت هایی فراموش نشدنی، جایگاه خود را به عنوان یک استاد قصه ثابت کرد. از جمله آثار برجسته و محبوب او می توان به چارلی و کارخانه شکلات سازی، جیمز و هلوی غول پیکر، ماتیلدا، جادوگران و غول بزرگ مهربان اشاره کرد. این کتاب ها نه تنها در سراسر جهان با استقبال بی نظیری روبرو شدند، بلکه اقتباس های سینمایی و انیمیشن های متعددی نیز از آن ها ساخته شده که قلب میلیون ها کودک و بزرگسال را تسخیر کرده است.
رولد دال جوایز و افتخارات متعددی کسب کرده است، از جمله جایزه وایت برد و جایزه شورای کتاب کودک استرالیا. اهمیت و جایگاه او در ادبیات تا حدی است که ۱۳ سپتامبر، سالروز تولد او، به عنوان روز جهانی رولد دال نام گذاری شده و در سراسر جهان جشن گرفته می شود. او با سبکی منحصر به فرد که ترکیبی از خیال پردازی، طنز سیاه، و پرداختن به مسائل عمیق انسانی است، نه تنها سرگرم می کند، بلکه تفکر را برمی انگیزد و خوانندگانش را به ماجراجویی های ذهنی دعوت می کند.
در زمینه ترجمه آثار او به فارسی، رضی هیرمندی نقش بسیار مهمی ایفا کرده است. هیرمندی، مترجم پرکار و نامدار ادبیات کودک و نوجوان، با ترجمه ای روان و هوشمندانه، روح طنز و شعر رولد دال را به خوبی به خواننده فارسی زبان منتقل کرده است. او در ترجمه این هم جور دیگر، تلاش کرده است تا با حفظ اصالت اثر، عناصر فرهنگی و اصطلاحات رایج فارسی را به گونه ای طبیعی در متن بگنجاند که به درک بهتر و ارتباط عمیق تر مخاطب با داستان ها کمک کند. تصویرگری های کوئنتین بلیک نیز با همان خطوط سیال و طنزآمیز خود، مکمل بی نظیری برای متن دال هستند و به زیبایی و جذابیت کتاب می افزایند.
جمع بندی: نگاهی نو به قصه های دیروز
«این هم جور دیگر» اثر ماندگار رولد دال، فراتر از یک بازنویسی ساده از قصه های پریان، اثری است که مرزهای قصه گویی را به شکلی جسورانه جابه جا می کند. این کتاب به ما نشان می دهد که داستان هایی که از کودکی با آن ها بزرگ شده ایم، می توانند لایه های پنهان و زوایای دید متفاوتی داشته باشند که کمتر به آن ها توجه کرده ایم. با این کتاب، خوانندگان به سفری دعوت می شوند که در آن، قهرمانان آشنا با پیچش های غیرمنتظره ای روبرو شده و پیام های اخلاقی سنتی به چالش کشیده می شوند.
رولد دال با قلم جادویی و طنز گزنده اش، نه تنها مخاطبان خود را سرگرم می کند، بلکه آن ها را به تفکر عمیق درباره ماهیت نیکی و شر، طمع، قدرت و عدالت وامی دارد. او با وارونه سازی نقش ها و پایان های غیرمنتظره، به ما می آموزد که واقعیت همیشه آن گونه که در افسانه ها به تصویر کشیده می شود، نیست و گاهی اوقات، باید به دنبال جور دیگر داستان ها باشیم.
این کتاب یک فرصت بی نظیر برای تمام گروه های سنی، به ویژه نوجوانان، است تا نگاهی انتقادی به دنیای داستان ها و حتی زندگی واقعی پیدا کنند. «این هم جور دیگر» به آن ها می آموزد که پرسش گر باشند، به بدیهیات شک کنند و از دیدگاه های مختلف به مسائل نگاه کنند. در نهایت، خواندن این اثر ارزشمند، نه تنها لذتی وصف ناپذیر از ادبیات را به ارمغان می آورد، بلکه ذهن را به چالش می کشد و دیدگاه ها را وسیع تر می سازد. تجربه ای است که پیشنهاد می شود آن را از دست ندهید و خود را به دنیای قصه هایی بسپارید که به شما می آموزند که جهان را از دریچه ای کاملاً جور دیگر ببینید.