این مفهوم، بسیار ساده و در عین حال حاوی اطلاعات ارزشمندی از رفتار و احساسات بازیگرهای بازار است. به طور کلی، سطح حمایت از ریزش قیمت و سطح مقاومت از افزایش قیمت جلوگیری میکند.
در دنیای ، تحلیلگرها و معاملهگرها از روشهای مختلفی برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند. هر فرد میتواند در استراتژی و روش خاص خود، این سطوح را مشخص و بر اساس آنها تصمیمگیری کند.
این محدودهها ارتباط مستقیمی با تفکر و تصمیمگیری عمده بازیگران بازار دارند و کلیهی این تفکرات، در نهایت خود را در قیمت نشان میدهند.
در این مقاله به بحث در مورد سطوح حمایت و مقاومت میپردازیم، با راههای تشخیص این سطوح آشنا میشویم و در انتها نحوهی معامله با کمک این سطوح را توضیح میدهیم.
تعریف سطوح حمایت و مقاومت
سطح حمایت محدودهای از قیمت یک دارایی است که از ریزش بیشتر قیمت در یک روند نزولی جلوگیری میکند. سطح مقاومت محدودهای از قیمت است که از افزایش بیشتر قیمت در یک روند صعودی جلوگیری میکند.
معمولاً زمانی که قیمت یک دارایی در حال کاهش باشد، با رسیدن به یک «سطح حمایت» (Support Level) حرکت نزولی آن متوقف میشود. در حقیقت این محدوده با حمایت از قیمت، جلوی کاهش بیشتر آن را میگیرد.
به همین ترتیب، زمانی قیمت پایین میآید که تعداد فروشندهها از خریدارها بیشتر باشد که به معنی سبقت عرضه از تقاضا است. با توجه به این قانون میتوان اینطور نتیجه گرفت که:
در سطوح حمایتی، پدیدهای به نام افزایش تقاضا و در سطوح مقاومتی، پدیدهای به نام افزایش عرضه، جلوی حرکت فعلی قیمت را میگیرند. هر چه سطوح حمایت و مقاومت دفعات بیشتری جلوی روند قیمت را بگیرند، سطوح قویتر و قابلاعتمادتری شکل میگیرد.
زمانی که در یک روند نزولی، قیمت به یک سطح حمایتی نزدیک میشود، احتمال اینکه این سطح وظیفهی خود را به درستی انجام دهد بیشتر از حالتی است که قیمت بدون واکنش، آن سطح را شکسته و از آن عبور کند. اما اگر آن را شکست، آنقدر پایینتر میرود تا به سطح حمایت بعدی برسد.
این موضوع برای حالت صعودی هم وجود داشته و به این صورت است که با افزایش قیمت و رسیدن یک سطح مقاومتی، احتمال توقف قیمت بیشتر از عبور از آن سطح است. اما اگر قیمت محدودهی مقاومتی را شکسته و از آن بالاتر رود، این حرکت را ادامه داده تا به سطح مقاومت بعدی برسد.
نکتهی قابل توجه این است که رفتار قیمت هنگام برخورد با سطوح حمایت و مقاومت، میتواند حالتهای مختلفی داشته باشد. اگر قیمت بعد از اولین برخورد با این سطوح، به سرعت تغییر جهت دهد، آن را تست سادهی این سطوح در نظر میگیرند.
اما اگر قیمت وارد یک سطح حمایت یا مقاومت شده و برای مدتی در آن محدوده بماند، احتمال زیادی وجود دارد که قیمت به روند قبلی خود ادامه داده و تا سطح حمایت یا مقاومت بعدی پیشروی کند.
انواع سطوح حمایت و مقاومت
- سطوح ثابت (Static): محدودههایی از قیمت هستند که در نمودار به صورت خطوط افقی (Horizontal Levels) رسم میشوند. این محدودهها از اتصال بیش از ۲ مورد از بیشترین سقف قیمت یا کمترین کف قیمت در گذشته به دست میآیند. به این معنی که قیمت در گذشته با هر بار رسیدن به این محدودههای افقی، با واکنشی از نوع مقاومت یا حمایت مواجه شده و نسبت به آن حساس است. (مانند تصویر زیر)
- سطوح متغیر (Dynamic): محدودههای متغیر یا داینامیک که با نام «خط روند» (Trend Line) هم شناخته میشوند، خطوط شیبداری هستند که جلوی افزایش/کاهش قمیت را در روندهای صعودی/نزولی میگیرند. در سادهترین حالت، این محدوده باعث ایجاد یک کانال قیمتی در جهت صعود یا نزول میشود. (به شکل زیر توجه کنید)
اما از آنجایی که از روشهای مختلفی میتوان سطوح مقاومت یا حمایتی متغیر را رسم کرد، این شکل همیشه مانند تصویر بالا نخواهد بود و ممکن است سطوح متغیر را در حالتهای دیگری هم ببینیم. (مثل شکل زیر)
نحوه تشخیص سطوح حمایت و مقاومت
با تشخیص صحیح سطوح حمایت و مقاومت میتوان برای ورود به معامله آماده شد. راههای مختلفی برای تشخیص این سطوح وجود دارد که در ادامه با مهمترین آنها آشنا میشویم.
بررسی دادههای گذشته
با بررسی روندهای قبلی قیمت و الگوهایی که در گذشته اتفاق افتادهاند، میتوان سطوح حمایت و مقاومت را تشخیص داد. درک الگوهای قبلی، مخصوصاً مواردی که اخیراً تشکیل شدهاند، نقش مهمی در پیدا کردن سطوح دارند.
البته همواره باید به یاد داشته باشیم که دادههای و الگوهای گذشته الزاماً قابل اعتماد نیستند؛ چرا که شرایط بازارهای مالی به سرعت در حال تغییر است.
نکتهی دیگر در بررسی دادههای گذشته، یافتن سطوح حمایت و مقاومت قبلی است. بسیاری از معاملهگرها از این سطوح به عنوان یک نشانه برای ورود و خروج به معاملات استفاده میکنند. توجه کنید که این روش نیز علیرغم کاربردی بودن، همواره معتبر نیست.
نوسانات قیمت در بازارهای مالی به شدت زیاد بوده و سطوح حمایت و مقاومت بارها و بارها نقش خود را با هم عوض کرده و به یکدیگر تبدیل میشوند. پس نمیتوان همیشه و همهجا از یک تکنیک استفاده کرد.
اندیکاتورهای تکنیکال
این ابزارها، در حقیقت توابع مختلفی هستند که هر کدام با انجام محاسبات خاصی روی قیمتهای قبلی، یک خروجی در قالب خط، محدوده یا عدد نشان میدهند که میتوان با استفاده از آنها سطوح حمایت و مقاومت را تشخیص داد.
قیمتهای رند
تجربه نشان داده که بیشتر معاملهگرهای باتجربه در نزدیکی این قیمتها معامله میکنند؛ زیرا این احساس وجود دارد که در چنین محدودههایی با اعداد رند، ارزش یک دارایی به میزان قابل قبولی رشد یا ریزش خواهد داشت.
قوانین کلی
علاوه بر ابزار و نکات قبلی، برخی قوانین کلی هم در بازار وجود دارد که به کمک آنها میتوان سطوح حمایت و مقاومت را تشخیص داد.
اگر این خط حداقل با ۳ نقطهی برگشت برخورد کند، میتوان آن را یک سطح حمایت قابل اطمینان در نظر گرفت. همچنین برای یافتن سطح مقاومت در روندهای صعودی، معاملهگرها جدیدترین نقطهی برگشت را به عقب امتداد میدهند. اگر این خط با چند نقطهی برگشتی دیگر برخورد داشته باشد، میتوان آن را یک مقاومت تاریخی معتبر در نظر گرفت.
نحوه معامله با کمک سطوح حمایت و مقاومت
همچنین به کمک این سطوح میتوانیم نقاط ورود و خروج معاملات را با توجه به شرایط بازار تعیین کنیم. در ادامه با رایجترین استراتژیهای معاملهگری بر اساس سطوح حمایت و مقاومت آشنا میشویم.
معاملات رِنج یا رِنج تریدینگ، رایجترین استراتژی مرتبط با سطوح حمایت و مقاومت است. به بازاری که برای مدتی بدون روند باشد، یعنی نه صعودی و نه نزولی باشد، رِنج میگوییم. در چنین حالتی، قیمت از بالا و پایین توسط یک سطح مقاومت و حمایت احاطه شده و نوسان میکند.
معاملهگرها در چنین شرایطی منتظر میمانند تا برای مثال، قیمت به سطح حمایتی نزدیک شود تا معاملهی خرید باز کنند و با نزدیک شدن قیمت به محدودهی مقاومت، معاملهی خود را میبندند و یا یک معاملهی فروش جدید باز میکنند؛ بازارهای مالی جهانی به صورت دوطرفه هستند و در هر دو جهت (صعود یا نزول قیمت) میتوان معامله باز کرد.
بد نیست بدانیم که به معاملاتی که با هدف کسب سود از افزایش قیمت باز میشوند، خرید یا Long و به معاملاتی که با هدف کسب سود از کاهش قیمت باز میشوند، فروش یا Short گفته میشود.
تعیین حد ضرر (Setting Stop-Loss)
یکی دیگر از استراتژیهایی معاملهگری، قراردادن حد ضرر در نزدیکی سطوح حمایت و مقاومت است. حد ضرر یکی از ابزارهای مهم مدیریت ریسک بوده و در حقیقت قیمتی است که معاملهگر در آن با ضرر از معامله خارج میشود.
معاملهگر با تعیین حد ضرر، از قبل مشخص میکند که بیشترین ضرری که از یک معامله متحمل خواهد شد، چقدر است.
در این روش، حد ضرر را کمی بالاتر از سطح مقاومتی و یا کمی پایینتر از سطح حمایتی تعیین میکنند. به این ترتیب اگر قیمت در خلاف جهت انتظار حرکت کند و از سطح حمایت یا مقاومت عبور کند، با فعال شدن حد ضرر، معاملهگرها از موقعیت (یا پوزیشن فعلی) خارج میشوند.
تحلیلگرهای تکنیکال و متخصصان بازار توصیه میکنند برای ورود یا خروج از معامله، از محدودهای نزدیک سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنید. البته قبل از ورود به هر معاملهای باید کلیهی جوانب احیاط را در نظر گرفت تا اهداف معامله، «نسبت ریسک به ریوارد» (RR) و حد ضرر معقولی در آن وجود داشته باشد.
این استراتژی میگوید زمانی که قیمت یکی از این سطوح مهم را بشکند، به احتمال زیاد یک حرکت صعودی یا نزولی شدید یا هیجانی رخ میدهد، پس بهتر است صبر کنیم تا قیمت یک سطح حمایت یا مقاومت مهم را بشکند و در ادامه یک معامله در جهت روند باز کنیم؛ زیرا به احتمال زیاد، قیمت تا سطح مقاومت یا حمایت بعدی حرکت کرده و سود خوبی نصیب معاملهگرها میکند.
زمانی که رفتار قیمت در بازار، رونددار است، میتوان از استراتژی تعیین خط روند با کمک سطوح حمایت و مقاومت استفاده کرد.
برای این منظور، معاملهگرها چارت قیمت را بررسی کرده و با مشاهدهی یک روند صعودی، دو یا چند نقطه مربوط به پایینترین قیمت را به هم متصل کرده و سطح حمایت روند فعلی را پیدا میکنند.
همچنین با متصل کردن دو یا چند نقطه مربوط به بالاترین قیمت در یک روند نزولی، سطح مقاومت مشخص خواهد شد. به طور کلی و در بیشتر مواقع، زمانی که قیمت به نزدیکی این سطوح میرسد، نسبت به آن واکنش داده و برمیگردد و در یک کانال صعودی یا نزولی به حرکت خود در روند اصلی ادامه میدهد.
پس بهترین زمان برای ورود به معامله زمانی است که قیمت به تازگی به سطح حمایت یا مقاومت برخورد کرده و تغییر مسیر داده است.
سخن پایانی
سطوح حمایت و مقاومت از مفاهیم کلیدی و ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی بوده و بسیاری از معاملهگرها، تصمیمهای خود را براساس این سطوح میگیرند. وظیفهی سطح مقاومت، جلوگیری از افزایش بیشتر قیمت و وظیفهی سطح حمایت، جلوگیری از کاهش قیمت است.
برای درک مبنای نوسانات قیمت باید با موضوع عرضه و تقاضا آشنا باشیم. در بیشتر مواقع، زمانی که قیمت به سطح حمایتی نزدیک میشود شاهد افزایش تقاضا (خرید) و در زمانهای نزدیک شدن به یک سطح مقاومتی، شاهد افزایش عرضه (فروش) هستیم.
این اتفاقات در اثر رفتار و تصمیمهای دیگر انسانها و حتی رباتها به وجود میآیند و همواره الگوهای مشخصی را در نمودار قیمت داراییهای مختلف به وجود میآورند.
از راههای مختلفی مثل بررسی دادههای گذشته، اندیکاتورهای تکنیکال، قیمتهای رند و قوانین کلی میتوان این سطوح را تشخیص داد و براساس آنها از استراتژیهای مختلفی مثل معاملات رِنج، تعیین حد ضرر، استراتژی شکست و استراتژی خط روند برای ورود به معاملات استفاده کرد.
منبع: سایت ارزنو