سعید لیلاز: 20سال پیش به امریکا در سرکوب طالبن کمک کردیم،اما سودی نبردیم

به نظر شما نگاه ایران به توسعه در افغانستان چقدر درست است؟
در روزهای اخیر ، ما بیانیه های زیادی در مورد پیشرفت طالبان خوانده ایم و به ویژه پیشرفت طالبان در افغانستان را که عموما اغراق آمیز و ترسناک است ، محکوم می کنیم. به نظر من ، با توجه به این تبلیغات ، باید فرصتی فراهم شود تا افکار عمومی درباره واقعیت اوضاع افغانستان روشن شود و ما همچنین باید در تعیین وضعیت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران از تحولات فعلی کمک کنیم. افغانستان. من معتقدم که افغانستان نقش مهمی در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران دارد و وضعیت این کشور نیز برای آینده ایران بسیار مهم است.
آیا شما فقط به خاطر محیط اطراف خود بر این اهمیت تأکید می کنید یا به افغانستان یک امتیاز ویژه می دهید که این کشور را در روابط خارجی ایران از اهمیت بیشتری برخوردار می کند؟
ایران با یک بحران جمعیتی روبرو است و به نظر من بهترین ، نزدیکترین و کم هزینه ترین راه برای غلبه بر این بحران جمعیتی پذیرش مهاجرت از افغانستان است. ثبات در افغانستان برای امنیت ملی حیاتی است و به بحران پیری و اقتصاد ایران کمک می کند. در هفته های اخیر شاهد حملات مداوم به طالبان ، به ویژه توسط رسانه ها و سیاستمداران اصلاح طلب بوده ایم.
آیا فکر می کنید ترس از سلطه طالبان در افغانستان تصور غلطی است و آیا با کسانی که پیشاپیش از طالبان استقبال کرده یا آن را نشانه شکست آمریکا توصیف کرده اند ، موافقید؟
س questionال شما قسمتهای زیادی دارد ، اول از همه ، شما میگویید “ترس از سلطه طالبان”. من با همان ادبیات و دیدگاه مخالفم. و توسعه را درک کنید. دوستان اصلاح طلب ما و کسانی که نگران اوضاع افغانستان هستند باید به این س questionال اساسی پاسخ دهند: “افغانستان اکنون بیش از نیمی از گروهی است که از 25 سال گذشته تحت فشار شدید بین المللی بوده است. چگونه است؟” તમામ با وجود همه فشارها و 20 سال جنگ با بزرگترین قدرت نظامی جهان ، طالبان چنان قدرتمند هستند که ایالات متحده در واقع ، عقب نشینی از افغانستان احتمالاً باعث خواهد شد که سیستم سیاسی در افغانستان تحت کنترل آمریکا مانند پتو سقوط کند. دلیل این قدرت جز حمایت مردمی و حمایت مردمی چیست؟ درست است که فرهنگ ما ممکن است با فرهنگی که طالبان نشان می دهد متفاوت باشد اما آیا ما فرهنگ همه کشورهایی را که با آنها به رسمیت شناخته ایم و با آنها روابط دیپلماتیک داریم ، پذیرفته ایم؟ این مسئله مسئله فرهنگ نیست که دولت در روابط دیپلماتیک مشروعیت یابد ، یکی از شاخص ها این است که آیا دولت به خواست مردم خود وابسته است یا خیر. امروز پس از 20 سال اشغال خارجی به افغانستان نگاه کنید. امروز دو تا از فاسدترین دولت های جهان عراق و افغانستان هستند ، شیعه و سنی ، هر دو توسط اشغال ایالات متحده ساخته شده اند. اگر همین حالا مطبوعات آمریکا را بخوانید ، پر است از نمونه هایی از فساد رژیم های دست نشانده این دو کشور. بیایید در تهران بنشینیم و این دولتهای فاسدی را که ثروت ملتهای خود را می دزدند ، کمکهای خارجی را سرقت می کنند ، ترجیح دهیم و در نیویورک آنها حسابهای بانکی شخصی خود را به دولتی که اکثر مردم عراق و افغانستان می خواهند می برند. ؟

مسلماً موضوع فساد گسترده در دولت افغانستان موضوعی است که نه تنها در کشور ، بلکه در میان سیاستمداران منتقد حزب حاکم نیز شناخته شده است ، اما س questionال این است که آنچه دولت کابل نمایندگی ندارد را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا بخشی از مردم افغانستان نماینده کل ملت افغانستان است؟

این تصمیم شما یا من نیست. مردم افغانستان باید تصمیم بگیرند. تا آنجا که امروز به دولت افغانستان مربوط می شود ، ما می دانیم که تصمیم در مورد تشکیل آن توسط مردم افغانستان گرفته نشده است ، بلکه توسط آمریکایی ها گرفته شده است …

به ویژه در مورد طالبان ، نمایندگی این گروه از افغان ها را می توان به صورت تحلیلی ارزیابی کرد. تاریخچه تنوع قومی و مذهبی در افغانستان و حکومت 6 ساله طالبان در دهه 1990 روشن است و می تواند به ارزیابی میزان نمایندگی طالبان از مردم افغانستان کمک کند …

من نمی گویم که سایر نژادها ، مذاهب و گروههای سیاسی باید نادیده گرفته شوند ، من معتقدم که درگیری داخلی افغانستان ، اگر با مداخله خارجی روبرو نشود ، در نهایت نتیجه خواهد گرفت و این محصول نتیجه توازن کلی قدرت در داخل کشور خواهد بود. تنها چیزی که در ارزیابی ما از دولت آینده افغانستان ارزیابی می شود این است که بفهمیم مردم ، دموکراسی و اکثریت مردم چقدر از طالبان حمایت می کنند.

فکر نمی کنید رژیم طالبان در افغانستان به امنیت و منافع ملی ایران آسیب برساند؟

من فکر نمی کنم دولتی که بزرگترین پایگاه نظامی افغانستان را در اختیار آمریکایی ها در بغداد قرار می دهد از مزیت بیشتری در امنیت ما برخوردار باشد. اگر طالبان یک دولت مستقل و نسبتاً منزوی تشکیل دهند ، این بار به کمک ایران و کشورهای اطراف نیاز دارد. فراموش نکنید که در سال 2001 ما یک بار به ایالات متحده کمک کردیم تا طالبان را از قدرت بیرون کند اما این به ما کمکی نکرد و به محض اینکه آمریکایی ها به ما کمک کردند طالبان و صدام را در غرب ایران سرنگون کنیم ، خیالشان راحت شد. در محور شر.

آیا طالبان و صدام فقط نگرانی های آمریکایی ها هستند؟ یعنی هیچ نگرانی و ترس نسبت به این دو همسایه احساس نکردیم؟ آیا همان صدام جنگ 8 ساله ای را علیه ایران تحمیل نکرد و همان طالبان 10 دیپلمات ایرانی و یک روزنامه نگار را در مزارشریف کشتند؟

تصویر زمین شناسی در جهان و توازن قوا تغییر کرده است. ایران اکنون کشوری است که در کنار اسرائیل و برترین قدرتهای نظامی جهان توسعه یافته است. ایران دیگر کشوری نیست که در سال 1998 نگران حمله طالبان به مرزهای خود از شرق باشد. طالبان دیگر طالبان سال 1995 نیستند ، آنها همچنین فهمیده اند که ما باید با جهان ارتباط برقرار کنیم ، ما باید با کشورهای منطقه همکاری کنیم. طی 20 سال گذشته ، ما درک نکرده ایم که کسی در سرویس اطلاعات نظامی پاکستان توانسته است پشتیبانی از طالبان را متوقف کند ، پس چرا ما باید این فرصت را به راحتی استفاده کنیم؟ طالبان می تواند قوی ترین ابزار برای بازی های دیپلماتیک ایران در منطقه و جهان باشد. ترامپ به دنبال تماس های دیپلماتیک جدید در سراسر جهان با طالبان است که می توانند از کارت طالبان برای رنگ آمیزی صحنه بین المللی جدید در دوران پس از ترامپ استفاده کنند. اما ما هنوز درگیر یک سری آزمایش های قدیمی هستیم. به عنوان مثال ، طالبان به حقوق زنان افغان احترام نمی گذارند. این مسئله ما نیست ، این مشکل مردم افغانستان است ، بگذارید آنها خودشان آن را حل کنند.

آقای لیلاز ، اظهاراتی که در مورد “رسانه های اصلاح طلب” ارائه می دهید دقیقاً همان اظهارات 20 سال پیش در بیانیه های معروف در حمایت از طالبان علیه ایالات متحده است ، شبیه مجاهدین انقلاب اسلامی ، اصلاح طلب مهم مهمانی – جشن. انجام شده …

این دقیقاً کانون انتقادات من است. آیا در 25 سال گذشته یا در آمریکا تغییر کرده ایم؟ ما تغییر کرده ایم ، همان مصلحانی که دیروز چنین پیشنهادی را ارائه دادند ممکن است امروز ابراز نگرانی کنند. آمریکا که تغییر چندانی نکرده استکبار ایالات متحده و نگرش امپریالیستی که اصلاً تغییری نکرده بدتر از گذشته شده است. جمهوری اسلامی ایران ، از نظر نظامی و اقتصادی ، قابل مقایسه با 23 سال پیش نیست ، زمانی که در آستانه جنگ با طالبان بود. ما اکنون در موقعیتی هستیم که می توانیم با استفاده از قدرت خود یک رابطه سالم و عادلانه با دولت بعدی افغانستان برقرار کنیم. گفته های من به معنای ترویج یا حمایت از سلطه طالبان در افغانستان نیست ، من می گویم ما نباید به نفع این یا آن گروه خاص در امور افغانستان دخالت کنیم و شرایط را به روال عادی خود ادامه دهیم. ، و اگر چنین است. طالبان به قدرت رسیدند ، بیایید سعی کنیم رابطه استعلایی با آنها برقرار کنیم.

به نظر شما طالبان این همه گرایش را داشت؟

آره! چرا که نه؟ اگر طالبان به قدرت برسند ، بدون کمک ایران و پاکستان قادر به این کار نیست. افغانستان کشوری بی سرزمین است. ایران می تواند با دولت آینده افغانستان همکاری سازنده داشته باشد. با تمام سرمایه گذاری هایی که ما در کانال های ارتباطی و راهروهای تجاری برای اتصال افغانستان با آبهای آزاد انجام داده ایم ، می توانیم به یک بازیگر قدرتمند در تجارت خارجی افغانستان تبدیل شویم. اگر رژیم حاکم در افغانستان تحت حمایت آمریکایی ها باشد ، ما نمی توانیم منافع همسایگان خود را با افغانستان تحت تأثیر قرار دهیم و از آنها بهره مند شویم.

فکر نمی کنید پیشنهاد همکاری با یک دولت احتمالی طالبان بسیاری از دوستان نزدیک و قدیمی ما را در افغانستان شوکه کرده و موقعیت ما را در این کشور به خطر بیندازد؟

اشتباه نکنید ، منظور من این نیست که سیاست ادامه حمایت ایران از دوستان خود را کنار بگذاریم. چه پس از انقلاب و چه قبل از انقلاب ، ایران از تمام ابزارهای دیپلماتیک ، سیاسی ، امنیتی و نظامی خود برای کاهش سطح افراط گرایی در افغانستان و کار در حمایت از اقوام و قبایل پایین استفاده کرد. من اصلاً با این مخالف نیستم ، فقط می گویم که ما باید اجازه دهیم اوضاع افغانستان به حالت عادی برگردد. تنها چیزی که می توانم بگویم این است که ایالات متحده در افغانستان. رژیم دست نشانده بیشتر از طالبان برای ایران مفید است ، این یک تحلیل غلط است. به ایران نگاه کنید ، در پنج سال گذشته چه میزان فشار بر ایران وارد شده است؟ روسیه و چین نیز نمی خواستند به ایران کمک کنند. سیستم در این دوره چه چیزی در ایران داشت؟ آیا چیزی جز حمایت و حمایت مردمی بود؟ طالبان طی 20 سال گذشته این راه را ادامه داده اند. این یک پیش فرض محبوب دارد که اگر طالبان به طور طبیعی قادر به قدرت گرفتن بودند ، ما نباید با آن مخالفت کنیم ، اما وقتی دولت پایگاه مردمی دارد و مردم آن را تحمل می کنند ، هیچ اراده بین المللی نباید با آن مخالفت کند. بله ، ما باید از منافع افغانستان ، صلح ، ثبات ، امنیت و حقوق مردم این کشور مراقبت کنیم ، اما نباید در برابر حاکمیت این کشور ایستادگی کنیم. از نخستین زمان ها ، افغانستان یکی از موضوعات اصلی در سیاست خارجی ایران بوده است. تنها رهبر خارجی که در زمان حکومت رضاشاه به ایران سفر کرد ، رهبر افغانستان بود. من معتقدم که در سال های اخیر سیاست خارجی ما توجه کافی به افغانستان نداشته است.

اصطلاح “روند طبیعی” که شما به آن اشاره می کنید اکنون عقب نشینی نیروهای خارجی و پیشروی طالبان در میدان جنگ است. اگر دوستان ایران در افغانستان ، از جمله گروه های قومی مانند تاجیک ها و هزاره ها و سایر گروه های قومی و مذهبی ، ازبک ها یا حتی پختون های سکولار ، از ایران کمک بخواهند ، آیا شما “طبیعی” می گویید؟

مسئله این است که از این به بعد ، اگر بخواهیم موضع خصمانه ای نسبت به نیروهای اشغال شده در حدود 0٪ خاک افغانستان قبل از عقب نشینی نیروهای خارجی اتخاذ کنیم ، اگر این گروه تمام قدرت را به دست گیرد ، تمام تلاش خود را خواهیم کرد. ضرر خواهیم کرد برای تأثیرگذاری و حمایت از این اقلیت ها.

طی دو ماه گذشته صدها هزار شیعه در افغانستان کشته شده اند ، آیا فکر می کنید این نسل کشی در افغانستان با سکوت ما یا حمایت ما از طالبان پایان می یابد؟

ایران نباید متوقف شود و سکوت کند ، باید وارد شود و موثر باشد. بگذارید فقط بگوییم ، همانطور که گفتید ، هزاران و هزاران اقلیت مذهبی در حال حاضر کشته می شوند ، آیا وضعیت فعلی بهتر از وضعیت احتمالی رژیم طالبان است؟ ایران باید قدرت و نفوذ خود را حفظ کند. این قدرت و نفوذ نه با تعامل منفی ، بلکه با تعامل مثبت با طالبان تقویت می شود. اگر تاریخ 100 سال گذشته افغانستان را مطالعه کنید ، خواهید دید که هیچ کشوری به زور نتوانسته است در افغانستان زنده بماند ، نه پاکستان ، نه انگلیس ، نه ایران ، نه ایالات متحده و نه اتحاد جماهیر شوروی. ما باید یک افغانستان به افغانستان بدهیم که تا حد ممکن در تعامل با گروههای قومی بومی خود تحمل داشته باشد و تلاش کند تا بر معادلات داخلی کشور تأثیر مثبت بگذارد به گونه ای که باعث شود مردم این کشور ، به ویژه اقلیت ها با افتخار زندگی کنند. ما برای سرکوب اقلیت ها تحت اختیار اکثریت چه فایده ای داریم؟ به عنوان یک رژیم احتمالی مستقر ، طالبان چاره ای جز تمرکز بر اسلام آباد ، تهران ، مسکو و دهلی نو نخواهند داشت.

23302